آیا هنگام معاملهگری مانند یک بزرگسال، والد یا کودک رفتار میکنید؟ چگونه آگاهی از وضعیتهای مختلف روانی ما میتواند به بهبود عملکردمان در بازار کمک کند؟ در این مقاله از پراپ فرم پراپکو، با شناخت شخصیت خودتان، یک قدم به موفقیت در معاملهگری نزدیکتر شوید.
چرا شناخت شخصیت در معاملهگری اهمیت دارد؟
همانطور که مربی عملکرد «میخال» تأکید میکند: اگر میخواهیم روی چیزی کار کنیم، ابتدا باید آن را بشناسیم.
برای تحلیل شخصیت، نظریهها و رویکردهای متعددی وجود دارد. در اینجا ما از روشی ساده و کاربردی به نام تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) بهره میگیریم که توسط «اریک برن» توسعه یافته است. این روش، شخصیت را به سه وضعیت اصلی تقسیم میکند: والد، بزرگسال و کودک.
تحلیل رفتار متقابل: سه وضعیت منِ شخصیتی
۱. وضعیت والد (Parent Ego State)
در این حالت، ما همانند والدین، معلمان، یا افراد تاثیرگذار دوران کودکیمان رفتار میکنیم. این رفتارها اغلب ناخودآگاه هستند و از الگوهای گذشته نشأت میگیرند. در این وضعیت، ما بیشتر از روی قضاوت، انتقاد یا محافظت عمل میکنیم.
۲. وضعیت کودک (Child Ego State)
در حالت کودک، افکار و احساسات دوران کودکی ما فعال میشوند. هیجان، ترس، خشم، خوشحالی یا رفتارهای تکانشی اغلب نشانههایی از این وضعیت هستند. در اینجا نیز رفتار ما بیشتر غیرعقلانی، احساسی و هیجانی است.
۳. وضعیت بزرگسال (Adult Ego State)
این وضعیت، مطلوبترین حالت روانی برای یک تریدر حرفهای است. در حالت بزرگسال، ما بر اساس منطق و تحلیل در زمان حال تصمیم میگیریم. ما واقعیتها را بدون تحریف میبینیم، مسئولیتپذیر هستیم و از اشتباهات درس میگیریم.
تریدرها چگونه بین وضعیتهای روانی جابجا میشوند؟
ما بهطور مداوم بین این سه وضعیت روانی جابجا میشویم؛ درست مانند رانندگی:
در حالت رانندگی با تمرکز کامل بر جاده و قوانین، در وضعیت بزرگسال هستیم. اما اگر رانندهای بیاحتیاط جلوی ما بپیچد و شروع به فحاشی کنیم، وارد حالت والد میشویم. چند دقیقه بعد، با یادآوری کاری که فراموش کردهایم و ترس از واکنش رئیس، ممکن است به حالت کودک برگردیم.
این تغییر وضعیتها در معاملهگری نیز بههمین صورت رخ میدهد.
واکنش روان ما به نمودارها در ترید
فرض کنید در حال تماشای نمودار هستید و منتظر رسیدن قیمت به نقطه ورود مشخصی هستید. این حالت، نشانه وضعیت بزرگسال است.
اما درست قبل از اینکه قیمت به سطح مورد نظر برسد، ناگهان برگشت میزند و به سمت تارگت حرکت میکند؛ بدون اینکه وارد معامله شده باشید. شروع میکنید به شک کردن، حسرت خوردن و ورود به پوزیشن با قیمت نامناسبتر. این نشانهای از وضعیت کودک است.
بعد از آن، قیمت به حد ضرر جدید شما میرسد، سپس به سطح ورود اصلیتان میرسد و در نهایت به تارگت اولیه. شما ضرر کردهاید و شروع میکنید به سرزنش خودتان، مرور اشتباهات گذشته و افسوس خوردن؛ یعنی ورود به حالت والد.
چرا باید در حالت بزرگسال باقی بمانیم؟
در وضعیت بزرگسال:
-
بازار را آنگونه که هست میبینیم، نه آنگونه که دوست داریم باشد.
-
احساسات ما کنترلشده هستند و تصمیمها بر پایه واقعیت و منطقاند.
-
مسئولیت نتایج را میپذیریم و از اشتباهات یاد میگیریم.
در مقابل، وضعیت کودک با هیجان و ریسکپذیری بالا همراه است، و حالت والد اغلب با سرزنش و انتقاد از خود همراه است. هیچکدام از این دو، برای یک تریدر حرفهای مفید نیستند.
چطور بفهمیم در کدام وضعیت روانی هستیم؟
کلید اصلی درک وضعیت روانی، آگاهی از افکار، احساسات و رفتارهای لحظهای ماست. هر زمان که از خود بپرسید:
-
الان چه احساسی دارم؟
-
چرا این معامله را انجام میدهم؟
-
اگر این ترید با ضرر بسته شود، چه واکنشی دارم؟
-
آیا تصمیمم بر اساس منطق است یا احساسات؟
شما وارد وضعیت بزرگسال میشوید.
اگر در حال خیالپردازی درباره سودهای احتمالی هستید، احتمالاً در حالت کودک هستید.
اگر در حال مرور اشتباهات گذشته و سرزنش خودتان هستید، در وضعیت والد قرار دارید.
جمعبندی
شناخت شخصیت، آگاهی از وضعیتهای روانی و توانایی مدیریت آنها یکی از مهمترین مهارتهای نرم در معاملهگری است. هدف این نیست که همیشه در حالت بزرگسال بمانید، بلکه باید تعادل روانی داشته باشید و بتوانید در لحظات کلیدی، آگاهانه تصمیم بگیرید.
پرسیدن سوالات درست، تمرین خودآگاهی و تحلیل احساسات در لحظه میتواند شما را از چرخه تکرار اشتباهات بیرون بیاورد و به سمت موفقیت پایدار در بازار هدایت کند.
🎯 پس از همین امروز شروع کنید به پرسیدن این سؤال ساده از خودتان:
الان دقیقاً در چه وضعیت روانی هستم؟