proopCo apliction
proopCo
Install the web app
proopCo apliction
proopCo
Install the web app
To install in the Safari browser, first click on the icon and select add to home screen in the displayed menu
پراپکو بلاگ تکنیکال استراتژی مارتینگل چیست ؟رویای سود 100 درصدی یا خطر ورشکستگی | آموزش جامع

استراتژی مارتینگل چیست ؟رویای سود 100 درصدی یا خطر ورشکستگی | آموزش جامع

13 دقیقه
383
تکنیکال
استراتژی مارتینگل چیست ؟رویای سود 100 درصدی یا خطر ورشکستگی | آموزش جامع

آیا استراتژی مارتینگل راهی برای سود قطعی است یا مسیری به سوی ورشکستگی؟ در این آموزش جامع، همه چیز را شفاف و کاربردی بیاموزید.

عناوین مطلب

    استراتژی مارتینگل یک روش کلاسیک و نسبتاً ساده در مدیریت سرمایه است که مبنای آن، دو برابر کردن حجم معامله پس از هر ضرر است. هدف این رویکرد آن است که با یک معامله موفق، تمام ضررهای قبلی جبران شده و حتی سودی برابر با مقدار اولیه معامله به‌دست آید.

    در عمل، این استراتژی بیشتر از آن‌که به تحلیل تکنیکال یا بنیادی وابسته باشد، بر منطق ریاضی و تکرار متکی است. فرض اولیه در مارتینگل این است که در نهایت، نتیجه معامله به نفع معامله‌گر خواهد بود و تنها کافی‌ست منابع مالی برای ماندن در بازی وجود داشته باشد.

    مثلاً اگر معامله‌گری با حجم ۱ لات وارد پوزیشن خرید شود و ضرر کند، در مرحله بعدی با حجم ۲ لات وارد بازار می‌شود. اگر دوباره ضرر کند، حجم را به ۴ لات افزایش می‌دهد. زمانی که معامله بالاخره وارد سود شود، مجموع زیان‌های قبلی جبران خواهد شد و علاوه بر آن، معادل حجم اولیه معامله، سود به‌دست می‌آید.

    با این حال، استفاده از این استراتژی در بازارهای مالی واقعی مانند فارکس یا ارز دیجیتال، نیازمند درک عمیق‌تری از نوسانات، روان‌شناسی بازار، و مدیریت سرمایه است، چرا که بازار برخلاف فرضیات ریاضی، گاهی برای مدت طولانی در خلاف جهت حرکت می‌کند.

    تاریخچه پیدایش در شرط‌بندی و بازارهای مالی

    ترید بدون سرمایه

    استراتژی مارتینگل اولین بار در قرن هجدهم میلادی توسط قماربازان فرانسوی در بازی‌های شرط‌بندی معرفی شد. در آن زمان، شرط‌بندی روی سکه و بازی‌هایی که احتمال برد یا باخت در آن‌ها برابر بود، رایج بود. ایده مارتینگل به‌عنوان راهی برای "اطمینان از برد نهایی" میان قماربازان محبوب شد.

    اما با گذشت زمان و ظهور بازارهای سرمایه‌گذاری نوین، این استراتژی به دنیای مالی راه پیدا کرد. معامله‌گران فارکس، بازار سهام و اخیراً حتی در معاملات الگوریتمی، تلاش کردند تا از ساختار ساده و ریاضی‌محور مارتینگل برای کسب سود استفاده کنند.

    در دهه‌های اخیر، برخی ربات‌های معاملاتی نیز براساس منطق مارتینگل طراحی شده‌اند، اما اغلب با محدودیت‌هایی مانند "maximum drawdown" یا توقف خودکار برای جلوگیری از صفر شدن سرمایه همراه هستند. به همین دلیل، علی‌رغم شهرت زیاد، این استراتژی همواره با چالش‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی از سوی حرفه‌ای‌های بازار روبه‌رو بوده است.

    نحوه عملکرد استراتژی مارتینگل

    نحوه عملکرد استراتژی مارتینگل

    اصل دو برابر کردن حجم پس از ضرر

    در قلب استراتژی مارتینگل، یک قاعده ساده اما تأثیرگذار نهفته است: اگر معامله‌ای با ضرر بسته شد، معامله بعدی را با حجمی دو برابر حجم قبلی باز کن. این روند تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که معامله‌گر یک معامله سودده انجام دهد. با این سود، تمام ضررهای قبلی پوشش داده می‌شود و سودی معادل معامله اولیه نیز حاصل خواهد شد.

    فرض کنید معامله‌گری در بازار فارکس با ۱ لات وارد معامله خرید EUR/USD می‌شود. اگر معامله وارد ضرر شود، در معامله بعدی ۲ لات خرید انجام می‌دهد. اگر این بار هم ضرر کند، در معامله بعدی ۴ لات، و سپس ۸ لات و... . به محض این‌که یک معامله وارد سود شود، به دلیل افزایش تصاعدی حجم معاملات، سود آن معامله از مجموع ضررهای قبلی بیشتر خواهد بود.

    این الگو بر مبنای یک پیش‌فرض اساسی است: در نهایت بازار بازخواهد گشت و یک معامله موفق رقم خواهد خورد. در بازارهایی که نوسان زیاد دارند یا احتمال بازگشت روند بالاست، این فرض ممکن است در کوتاه‌مدت منطقی به‌نظر برسد. اما در عمل، بازار می‌تواند برای مدت‌زمان طولانی در جهت مخالف باقی بماند، و این‌جاست که مارتینگل می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

    در سطح پیشرفته‌تر، برخی معامله‌گران این استراتژی را با مفاهیم پیچیده‌تری مثل ضریب افزایش غیرخطی، استفاده از اندیکاتورها برای تشخیص پایان روند، یا ترکیب با تحلیل پرایس‌اکشن ترکیب می‌کنند تا از احتمال ضررهای پشت‌سرهم بکاهند.

    مثال ساده برای درک بهتر روش

    برای درک بهتر عملکرد استراتژی مارتینگل، اجازه دهید یک سناریوی فرضی ساده را مرور کنیم:

    شماره معامله حجم (لات) نتیجه مجموع سود/زیان
    معامله اول ۱ -۱۰۰$ -۱۰۰$
    معامله دوم ۲ -۲۰۰$ -۳۰۰$
    معامله سوم ۴ +۴۰۰$ +۱۰۰$

    در این مثال، معامله‌گر با ۱ لات شروع کرده و پس از دو معامله زیان‌ده، در معامله سوم با حجم ۴ لات وارد شده است. با سود ۴۰۰ دلاری در معامله سوم، نه‌تنها تمام ضررهای قبلی (۱۰۰+۲۰۰ دلار) جبران شده، بلکه ۱۰۰ دلار سود خالص نیز حاصل شده است. این دقیقاً جوهره مارتینگل است: جبران ضررها و کسب سود با یک برد.

    اما باید توجه داشت که در صورت وقوع چند ضرر متوالی، حجم معاملات به‌شدت افزایش می‌یابد. مثلاً اگر معامله‌گر تا ۶ ضرر متوالی ادامه دهد، حجم معامله هفتم باید ۶۴ لات باشد! این‌جاست که محدودیت سرمایه، اهرم، و سقف مجاز پوزیشن‌ها در پلتفرم، جلوی ادامه استراتژی را می‌گیرند.

    انواع مدل‌های استراتژی مارتینگل

    انواع مدل‌های استراتژی مارتینگل

    در طول زمان، معامله‌گران و توسعه‌دهندگان سیستم‌های معاملاتی تلاش کرده‌اند تا نسخه‌های مختلفی از مارتینگل را برای افزایش کارایی یا کاهش ریسک طراحی کنند. در ادامه، به مهم‌ترین مدل‌های شناخته‌شده مارتینگل در بازارهای مالی می‌پردازیم:

    مارتینگل کلاسیک

    این مدل، پایه و اساس استراتژی مارتینگل محسوب می‌شود. در نسخه کلاسیک، پس از هر ضرر، حجم معامله دقیقاً دو برابر می‌شود. در نهایت، با یک معامله موفق، کل ضررهای قبلی جبران شده و سودی برابر با حجم معامله اولیه به دست می‌آید.

    مزیت این روش در سادگی و وضوح منطق آن است، اما ایراد بزرگ آن در اینجاست که در صورت ادامه ضررها، میزان سرمایه موردنیاز به‌صورت تصاعدی رشد می‌کند. این موضوع می‌تواند معامله‌گر را به‌سرعت با بحران مارجین کال مواجه کند.

    مارتینگل معکوس (آنتی‌مارتینگل)

    برخلاف مدل کلاسیک، در آنتی‌مارتینگل، معامله‌گر پس از هر برد، حجم معامله را افزایش می‌دهد و پس از هر ضرر، آن را کاهش می‌دهد یا به مقدار اولیه بازمی‌گرداند. منطق این روش بر این اساس است که هنگام قرار گرفتن در یک روند موفق یا سری معاملات سودآور، معامله‌گر از فرصت حداکثر استفاده را ببرد.

    این روش از لحاظ مدیریت ریسک ایمن‌تر از مارتینگل کلاسیک است، چرا که در زمان ضرر، حجم معاملات کاهش می‌یابد و سرمایه حفظ می‌شود. با این حال، سودآوری آن به شدت به شناسایی صحیح روندها وابسته است.

    مارتینگل فیبوناچی

    در این مدل، افزایش حجم معاملات نه به‌صورت دو برابر، بلکه بر اساس دنباله فیبوناچی انجام می‌شود (۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ...). اگر معامله‌گر ضرر کند، حجم معامله بعدی معادل عدد بعدی در این دنباله خواهد بود.

    مزیت این روش در مقایسه با مارتینگل کلاسیک، رشد ملایم‌تر حجم معاملات و کاهش فشار بر روی سرمایه است. البته همچنان ریسک‌های ذاتی استراتژی پابرجاست، اما کنترل سرمایه به‌مراتب بهتر صورت می‌گیرد. در واقع، این مدل بین ریسک و سودآوری تعادلی نسبی برقرار می‌کند.

    گرند مارتینگل (Grand Martingale)

    این نسخه از مارتینگل با هدف افزایش بازدهی طراحی شده است. در این مدل، نه‌تنها حجم معامله دو برابر می‌شود، بلکه یک واحد اضافه نیز به حجم بعدی افزوده می‌شود (مثلاً از ۱ به ۳، سپس به ۷، سپس به ۱۵ و...).

    هدف این مدل، افزایش سود نهایی پس از یک برد است. در حالی که در مارتینگل کلاسیک فقط به اندازه حجم اولیه سود حاصل می‌شود، در گرند مارتینگل میزان سود قابل توجه‌تری در پایان سری معاملات به دست می‌آید. اما طبیعتاً ریسک نیز بسیار بالاتر است، چرا که میزان ضررها با سرعت بیشتری افزایش می‌یابد.

    مزایای اصلی برای معامله‌گران

    1. جبران سریع ضررها
      بزرگ‌ترین نقطه قوت مارتینگل در قابلیت جبران ضرر با تنها یک معامله موفق است. اگر بازار به نفع معامله‌گر بازگردد، تمام زیان‌های پیشین به همراه سود ثابت بازیابی می‌شود.

    2. سادگی در پیاده‌سازی
      برخلاف بسیاری از استراتژی‌های پیچیده مبتنی بر اندیکاتورها یا الگوریتم‌های هوش مصنوعی، مارتینگل بر پایه یک منطق ساده ریاضی استوار است و برای افراد تازه‌کار نیز قابل فهم و اجراست.

    3. رویکرد مکانیکی و بدون احساس
      چون مارتینگل از یک الگوی مشخص پیروی می‌کند، احتمال ورود احساسات انسانی در تصمیم‌گیری کاهش می‌یابد. این موضوع به کنترل روان معامله‌گر و جلوگیری از تصمیم‌گیری‌های هیجانی کمک می‌کند.

    4. قابل ترکیب با سایر روش‌ها
      برخی معامله‌گران حرفه‌ای مارتینگل را با سیستم‌های تحلیلی ترکیب می‌کنند. به‌عنوان مثال، ممکن است فقط زمانی از این استراتژی استفاده کنند که احتمال بازگشت روند طبق تحلیل تکنیکال بالا باشد.

    ریسک‌ها و مشکلات رایج

    1. افزایش نمایی ریسک
      با هر ضرر، حجم معامله دو برابر می‌شود. در نتیجه، تنها پس از چند ضرر متوالی، اندازه پوزیشن‌ها به شکل تصاعدی رشد می‌کند. این موضوع می‌تواند به سرعت موجودی حساب را تخلیه کند.

    2. نیاز به سرمایه بزرگ
      اجرای مداوم مارتینگل نیازمند سرمایه زیاد برای تحمل ضررهای زنجیره‌ای است. معامله‌گرانی که سرمایه کمی دارند، حتی با ۳ یا ۴ معامله زیان‌ده ممکن است از بازار خارج شوند.

    3. محدودیت پلتفرم‌ها و لوریج
      بسیاری از بروکرها دارای محدودیت در حجم معاملات یا سقف پوزیشن‌های باز هستند. همچنین در حساب‌هایی با لوریج بالا، فشار مارجین می‌تواند باعث کال مارجین یا لیکوئید شدن شود.

    4. عدم تطابق با بازارهای بدون بازگشت سریع
      در بازارهایی که روندهای قوی و طولانی دارند (مثل ریزش شدید ارز دیجیتال)، مارتینگل می‌تواند بسیار پرریسک باشد، چرا که امکان بازگشت سریع بازار وجود ندارد.

    مقایسه با سایر استراتژی‌های مدیریت سرمایه

    استراتژی ویژگی اصلی ریسک مناسب برای
    مارتینگل دو برابر کردن حجم پس از ضرر بسیار بالا بازارهای با بازگشت سریع
    آنتی‌مارتینگل افزایش حجم بعد از برد متوسط روندهای مشخص و پیوسته
    ثابت (Fixed Lot) حجم ثابت در همه معاملات پایین افراد محتاط یا تازه‌کار
    نسبت ثابت (Fixed Fractional) تخصیص درصدی از سرمایه قابل کنترل معامله‌گران حرفه‌ای با مدیریت ریسک فعال

    در نتیجه، انتخاب استراتژی باید بر مبنای میزان سرمایه، تحمل ریسک و شخصیت معاملاتی فرد انجام شود. مارتینگل تنها در صورتی قابل استفاده است که معامله‌گر از احتمال موفقیت و بازگشت بازار مطمئن باشد و توانایی مالی کافی برای اجرای مداوم آن داشته باشد.

    کاربرد مارتینگل در بازارهای مالی مختلف

    فارکس

    بازار فارکس به دلیل نقدشوندگی بالا، عمق زیاد و حرکت‌های رفت‌وبرگشتی (mean-reverting behavior) یکی از محیط‌های بالقوه مناسب برای پیاده‌سازی استراتژی مارتینگل است.

    در بسیاری از جفت‌ارزها، نوسانات روزانه و بازگشت‌های قیمتی باعث می‌شود که معامله‌گر بتواند با تحمل چند مرحله ضرر، نهایتاً به نقطه‌ای برسد که معامله سودآور شود.

    با این حال، استفاده از لوریج (اهرم) در فارکس به‌ویژه در حساب‌های با لوریج بالا، می‌تواند ریسک مارتینگل را شدیداً افزایش دهد. ترکیب مارتینگل با عدم رعایت مارجین کال یا حد ضرر، یکی از دلایل اصلی صفر شدن حساب بسیاری از تریدرهای تازه‌کار در فارکس است.

    نکته حرفه‌ای: برخی معامله‌گران حرفه‌ای، از مارتینگل فقط در شرایطی استفاده می‌کنند که جفت‌ارز در یک ناحیه حمایتی/مقاومتی قوی قرار دارد یا در محدوده رِنج نوسان می‌کند.

    ارزهای دیجیتال

    بازار ارزهای دیجیتال به‌دلیل نوسانات شدید، اخبار غیرمنتظره، و عدم ثبات روندها، محیطی بسیار خطرناک برای اجرای مارتینگل است.

    مثلاً در سقوط ناگهانی قیمت بیت‌کوین یا آلت‌کوین‌ها، احتمال اینکه قیمت برای مدت طولانی در روند نزولی باقی بماند زیاد است. در چنین شرایطی، معامله‌گر نه‌تنها نمی‌تواند به‌سرعت به سود برسد، بلکه به‌دلیل افزایش حجم معاملات، ممکن است سرمایه خود را به‌طور کامل از دست بدهد.

    البته برخی فعالان کریپتو از نسخه‌های اصلاح‌شده مارتینگل (مانند فیبوناچی) یا از Dollar Cost Averaging (DCA) استفاده می‌کنند که به نوعی نسخه کم‌ریسک‌تر و منطقی‌تر برای خریدهای پله‌ای محسوب می‌شود.

    بازارهای سهام و فیوچرز

    در بازار سهام، بسته به نوع دارایی، رفتار قیمت می‌تواند بسیار متفاوت باشد. استفاده از مارتینگل روی سهامی که سابقه نوسانات سنگین یا افت‌های طولانی دارند، می‌تواند بسیار خطرناک باشد. به‌ویژه در بازارهای نزولی، احتمال بازگشت قیمت برای جبران ضررها بسیار پایین است.

    در بازار فیوچرز (چه ارز دیجیتال و چه کالا)، به دلیل وجود لوریج بالا، حتی یک یا دو مرحله از مارتینگل می‌تواند سرمایه را نابود کند. با این حال، برخی معامله‌گران حرفه‌ای با استفاده از ابزارهای هجینگ، کنترل موقعیت و حد ضرر پویا، سعی می‌کنند اجرای مارتینگل را تا حدودی مدیریت‌پذیر کنند.

    هشدار مهم: در بازارهایی با لوریج متغیر یا تسویه خودکار (مانند فیوچرز ارز دیجیتال)، اجرای مارتینگل بدون مدیریت ریسک، منجر به لیکوئید شدن حساب می‌شود.

    آیا استفاده از مارتینگل منطقی است؟

    آیا استفاده از مارتینگل منطقی است

    استراتژی مارتینگل به‌رغم شهرتی که در بین معامله‌گران دارد، همواره یکی از پرمناقشه‌ترین روش‌های مدیریت سرمایه بوده است. سؤال مهمی که پیش می‌آید این است که آیا استفاده از مارتینگل واقعاً منطقی است؟ پاسخ به این سؤال بسته به سبک معامله‌گری، میزان سرمایه، و درک ریسک، می‌تواند متفاوت باشد.

    دیدگاه معامله‌گران حرفه‌ای

    معامله‌گران حرفه‌ای معمولاً نسبت به مارتینگل با احتیاط زیادی برخورد می‌کنند. بسیاری از آن‌ها به دلایل زیر این استراتژی را پرریسک و در بلندمدت ناموفق می‌دانند:

    • عدم قطعیت در بازار: هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار در کوتاه‌مدت به نقطه ورود اولیه بازگردد.

    • اصل "بقا در بازار": حرفه‌ای‌ها می‌دانند که حفظ سرمایه مهم‌تر از سود کوتاه‌مدت است؛ مارتینگل این اصل را به چالش می‌کشد.

    • تجربه ضررهای سنگین: بسیاری از تریدرهای حرفه‌ای در ابتدای مسیر با مارتینگل حساب خود را از دست داده‌اند و از آن به‌عنوان یک هشدار جدی یاد می‌کنند.

    با این حال، برخی از معامله‌گران باتجربه، مارتینگل را به‌عنوان ابزار کمکی در کنار تحلیل دقیق تکنیکال یا الگوریتم‌های معاملاتی استفاده می‌کنند، نه به‌عنوان استراتژی اصلی و مستقل.

    شرایطی که مارتینگل می‌تواند مؤثر باشد

    اگرچه مارتینگل به‌طور کلی پرخطر است، اما در برخی شرایط خاص می‌تواند عملکرد مناسبی داشته باشد:

    1. محدوده‌های رِنج و نوسانی مشخص: بازارهایی که تمایل دارند پس از هر حرکت روندی به محدوده قبلی بازگردند، می‌توانند زمینه مناسبی برای اجرای کنترل‌شده مارتینگل باشند.

    2. وجود سرمایه کافی و مدیریت دقیق ریسک: اگر معامله‌گر به‌اندازه کافی بودجه دارد و از مدل‌های عددی برای سنجش احتمال بازگشت استفاده می‌کند، می‌تواند با محدود کردن تعداد مراحل مارتینگل، ریسک را مدیریت کند.

    3. استفاده در ربات‌های هوشمند یا الگوریتمیک تریدینگ: برخی سیستم‌های خودکار معاملاتی با کنترل دقیق ورودی‌ها، خروجی‌ها، و تحلیل داده‌های حجیم بازار، می‌توانند مارتینگل را با ریسک کمتری پیاده‌سازی کنند.

    4. ترکیب با استراتژی‌های مکمل: به‌کارگیری مارتینگل در کنار تحلیل تکنیکال (مثلاً تشخیص واگرایی یا سطوح حمایت/مقاومت) می‌تواند به کاهش تعداد مراحل ضررده کمک کند.

    به‌صورت خلاصه، استفاده از مارتینگل فقط در صورتی منطقی است که:

    • ابزارهای کنترل ریسک و حد ضرر مشخص شده باشد،

    • حجم سرمایه متناسب با دامنه ضرر احتمالی تعریف شود،

    • و از اجرای کورکورانه و پی‌درپی آن بدون تحلیل بازار خودداری شود.

    نکات مهم برای استفاده ایمن از استراتژی مارتینگل

    نکات مهم برای استفاده ایمن از استراتژی مارتینگل

    استفاده از استراتژی مارتینگل در معاملات واقعی، بدون رعایت اصول ایمنی و قواعد حرفه‌ای، به‌سرعت می‌تواند منجر به ضررهای جبران‌ناپذیر شود. در این بخش، مهم‌ترین نکاتی را مرور می‌کنیم که رعایت آن‌ها می‌تواند ریسک اجرای مارتینگل را به‌طور قابل‌توجهی کاهش دهد:

    مدیریت ریسک و سرمایه

    بدون تردید، مهم‌ترین اصل برای اجرای ایمن مارتینگل، مدیریت سرمایه است. این استراتژی نیازمند تحمل چندین مرحله ضرر متوالی است. در نتیجه، باید از ابتدا مشخص شود:

    • حداکثر تعداد دفعات افزایش حجم چند بار خواهد بود؟

    • در هر مرحله، چند درصد از سرمایه درگیر می‌شود؟

    • در چه نقطه‌ای باید استراتژی را متوقف کرد؟ (Stop-out level)

    برای مثال، اگر شما تنها توان مالی اجرای ۳ یا ۴ مرحله مارتینگل را دارید، باید حجم اولیه معامله را بسیار پایین انتخاب کنید تا احتمال بقا در بازار افزایش یابد.

    نکته حرفه‌ای: از مدل‌های مدیریت ریسک مانند Fixed Fractional یا Kelly Criterion برای تعیین حجم بهینه استفاده کنید.

    تعیین حد ضرر و سود

    یکی از اشتباهات رایج معامله‌گران تازه‌کار این است که در مارتینگل از حد ضرر استفاده نمی‌کنند. تصور می‌کنند بالاخره بازار باز خواهد گشت. اما در عمل، بدون داشتن حد ضرر مشخص، ممکن است حجم معاملات از کنترل خارج شود.

    توصیه می‌شود برای هر مرحله از مارتینگل:

    • یک Stop Loss مطلق تعیین شود که در صورت رسیدن به آن، کل زنجیره معاملات قطع گردد.

    • Take Profit نیز مشخص باشد تا سودآوری معامله نهایی به حداکثر برسد.

    حتی می‌توان از trailing stop یا partial close برای مدیریت بهتر موقعیت‌های باز استفاده کرد.

    اهمیت روان‌شناسی معامله‌گر

    اجرای مارتینگل فشار روانی زیادی به معامله‌گر وارد می‌کند. تحمل ضررهای پی‌درپی و تصمیم‌گیری در شرایط استرس‌زا، حتی برای افراد باتجربه نیز چالش‌برانگیز است. برخی عوامل مهم در این زمینه:

    • داشتن برنامه دقیق و قابل اجرا: عدم پیروی از طرح اولیه باعث تصمیم‌گیری هیجانی و زیان‌های سنگین می‌شود.

    • انضباط ذهنی و اعتمادبه‌نفس منطقی: باید پیشاپیش با احتمال شکست کنار آمد.

    • پذیرفتن این واقعیت که ممکن است کل زنجیره معاملات بدون رسیدن به سود پایان یابد.

    در نهایت، معامله‌گری که قصد دارد از مارتینگل استفاده کند، باید از نظر ذهنی برای بدترین سناریو نیز آمادگی کامل داشته باشد.

    توصیه نهایی:

    اگر به‌عنوان معامله‌گر در حال بررسی استفاده از استراتژی مارتینگل هستید، پیشنهاد می‌کنیم ابتدا این روش را در حساب دمو یا روی داده‌های گذشته بازار تست کنید. سپس، تنها در شرایط کنترل‌شده و با در نظر گرفتن سقف ضرر و تعداد مراحل محدود، از آن استفاده نمایید. ترکیب این استراتژی با تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه پویا و دیدگاه واقع‌گرایانه، می‌تواند مارتینگل را از یک روش خطرناک به ابزاری مفید برای معامله‌گران حرفه‌ای تبدیل کند.

    01

    استراتژی مارتینگل دقیقا چیست؟

    روشی در مدیریت سرمایه است که در آن پس از هر ضرر، حجم معامله دو برابر می‌شود تا با یک برد، تمام ضررها جبران شود
    آیا این پاسخ توانست به شما کمک کند؟
    02

    آیا مارتینگل تضمین‌کننده سود است؟

    خیر. در صورت نوسان زیاد یا ادامه‌دار بودن ضررها، احتمال از دست رفتن کل سرمایه وجود دارد.
    آیا این پاسخ توانست به شما کمک کند؟
    03

    برای چه معامله‌گرانی مناسب است؟

    تنها برای معامله‌گرانی با سرمایه زیاد، مدیریت ریسک حرفه‌ای و تسلط روانی بالا توصیه می‌شود.
    آیا این پاسخ توانست به شما کمک کند؟
    SEO_Javad
    SEO_Javad
    131
    4.9 / 5.0
    ثبت امتیاز
    اشتراک گذاری

    ارسال نظر

    نظر خود در مورد این مطلب را با دیگران با اشتراک بگذارید
    CAPTCHA Image
    کد امنیتی را وارد کنید
    پاسخ به

    عضویت در خبرنامه ما

    با عوضیت در خبرنامه ما از انتشار جدیدترین اخبار در ایمیل خود مطلع شوید